.
صفحه اصلي آرشيو جستجو پيوند ها تماس با ما
 
آخرین عناوین
نوروز، عید نونوار شدن
نوروز، عید نونوار شدن

در طول سال مناسبت های زیادی داریم که لحظه های شاد و یا غمناک ما را رقم می زنند اما در بین آنها ، حساب نوروز جداست.
نوروز در تمام فرهنگ ها و قومیت های ایرانی، گرامی داشته می شود. این عید نماد نو شدن، دگرگونی و آغاز تحول های بی بدیل هر ساله است.
اگرچه روزهای پایانی سال، روزهای پر گرفتاری و پر کار و تلاشی است، اما آرامش فروردین که در ذات خود پر از تحول است، همه سختی پایان سال کهنه را جبران می کند.
مضاف بر آن، سال کهنه، کنار گذاشته شده و سال جدید آغاز می شود. البته این سال ها دغدغه های مالی و گرانی اجناس، کمی نونوار شدن مردم را کمرنگ کرده است.
در مورد ویژگی های فرهنگی این عید ایرانی، حرف های زیادی زده شده که هر کدام به نوعی ایرانیت آنها را نشان می دهد.خوشبختانه برخی از این رسوم هنوز به جا مانده است.در این مقال به برخی از آن ها می پردازیم.

ریشه نوروز
نوروز، از جشن‌های باستانی ایرانیان است که امروزه در محدوده جغرافیایی ایران زمین یعنی در کشورهای ایران، آذربایجان، افغانستان، تاجیکستان، ترکمنستان، ازبکستان، قرقیزستان، قزاقستان و بخش‌های کردنشین کشورهای عراق و ترکیه و سوريه، در روز ۱ فروردین (۲۱ مارس) هرسال برگزار می‌شود. برگزاری جشن نوروز همچنین در زنگبار واقع در افریقای شرقی که در قدیم سکونتگاه ایرانیان مهاجر بوده رواج دارد.
تعریف درست نوروز نخستین روز سال در تقویم ایرانی است یعنی یکم فروردین ماه و یا روز اورمزد از ماه فروردین. لحظهٔ آغاز نوروز درست پس از نیمه شب است و این یک لحظهٔ «تقویمی» است. لحظهٔ تحویل سال یک واقعه یا لحظهٔ «طبیعی» است و زمان آن می‌تواند ساعت‌ها با لحظهٔ آغازین روز یکم فروردین فاصله داشته باشد. بنابراین، لحظهٔ تحویل سال در سراسر جهان یکیست، ولی لحظهٔ آغاز نوروز (یکم فروردین) نسبی است، نسبت به خط استاندارد زمان بین المللی که سابقا به خط «گرینویچ» مشهور بود و هنوز هم اکثر مردم آن را به همین نام میشناسند.
به باور زرتشت، ماه فروردین (نخستین ماه گاهشماری خورشیدی ایرانیان) به فره‌وشی (سرزندگی) اشاره دارد که دنیای مادی را در آخرین روزهای سال دچار دگرگونی می‌کند. بنابراین، زرتشتیان، ده-روز را برای اینکه روح نیاکان خود را شاد کنند، گرامی می‎دارند. ممکن است این سنت که، برخی پیش از نوروز به گورستانها می‏روند، ریشه در این باور داشته باشد. یک روایت در مورد خاستگاه نوروز این است که در این روز کیاخسرو، پسر پرویز بردینا، به تخت سلطنت نشست و ایرانشهر را به اوج شکوفایی خود رساند.
روایت دیگر این است که در این روز ویژه (یکم فروردین)، جمشید، پادشاه پیشدادی، بر روی تخت طلایی نشسته بود در حالی‏که مردم او را روی شانه‏های خود حمل می‏کردند. آنها پرتوهای خورشید را بر روی پادشاه دیدند و آن روز را جشن گرفتند.
جشن نوروز از آیین‌های باستانی و ملی ایرانیان است. جزئیات چگونگی این جشن تا پیش از دوره هخامنشیان بر ما پوشیده است. در اوستا نیز هیچ اشاره‌ای به این جشن نشده است. همچنین از دید مذهب و باورهای دینی ایرانیان باستان در ارتباط با این جشن اطلاعاتی در دست نیست. اگرچه مطالبی کلی در تعداد اندکی از کتابهای نوشته شده در روزگار ساسانیان درباره جشن نوروز وجود دارد.
با استناد بر نوشته‌های بابلیها، شاهان هخامنشی در طول جشن نوروز در ایوان کاخ خود نشسته و نمایندگانی را از استان‌های گوناگون که پیشکش‌هایی نفیس همراه خود برای شاهان آورده بودند،می‌‌پذیرفتند. گفته شده که داریوش کبیر، یکی از شاهان هخامنشی (۴۲۱ - ۴۸۶)، در آغاز هر سال از پرستشگاه بأل مردوک، که از خدایان بزرگ بابلیان بود دیدن می‌‌کرد.
همچنین پارتیان و ساسانیان همه ساله نوروز را با برپایی مراسم و تشریفات خاصی جشن می‌‌گرفتند. صبح نوروز،شاه جامه ویژه خود را پوشیده و به تنهایی وارد کاخ می‌‌شد. سپس کسی که به خوش قدمی شناخته شده بود،وارد می‌‌شد. و سپس والامقام‌ترین موبد در حالی که همراه خود فنجان، حلقه و سکه‌هایی همه از جنس زر، شمشیر، تیر و کمان، قلم، مرکب و گل داشت در حین زمزمه دعا وارد کاخ می‌‌شد. پس از موبد بزرگ ماموران حکومت در صفی منظم وارد کاخ شده و هدایای خود را تقدیم شاه می‌‌کردند. شاه پیشکش‌های نفیس را به خزانه فرستاده و باقی هدایا را میان حاضران پخش می‌‌کرد. ۲۵ روز مانده به نوروز، دوازده ستون با آجرهای گلی در محوطه کاخ برپا شده و دوازده نوع دانه گیاه مختلف بر بالای هریک از آنها کاشته می‌‌شد. در روز ششم نوروز، گیاهان تازه روییده شده بر بالای ستونها را برداشته و آنها را کف کاخ می‌‌پاشیدند و تا روز ۱۶ فروردین که به آن روز مهر می‌‌گفتند، آنها را برنمی داشتند.

آداب مردمی

در نخستین بامداد نوروز، مردم روی یکدیگر آب می‌‌پاشیدند. پس از گرویدن به اسلام نیز این رسم بجا بود با این تفاوت که به جای آب از گلاب استفاده می‌شود. از دیگر رسوم نوروز، حمام رفتن و هدیه کردن شکر به یکدیگر در روز ششم فروردین بود. یکی از باشکوه‌ترین سنتها نیز سبز کردن دانه گیاه در یک ظرف است که به آن "سبزه" گویند.
نوروز جشنی است که یک جشن کوچک‌تر (چهارشنبه سوری) به پیشواز آن می‌آید و جشنی دیگر (سیزده به در) به بدرقه آن. و نماد آن انداختن سفره هفت سين است.
نوروز در گذشته دارای آداب و مراسم متنوعی بوده است که امروز تنها برخی از آنها برجای مانده و پاره‌ای در چرخ زمانه از بین رفته‌اند. از رسم‌های بجا مانده یکی راه افتادن حاجی فیروز است.
پنجشنبه آخر سال؛ روز اموات
يکي از آيـين هاي کهن پـيش از نوروز ياد کردن از مردگان است که به اين مناسبت به گورستان مي روند و خوراک مي برند و خیرات مي کنند. زرتشـتيان معـتـقدند که : " روان و فروهر مردگان، هيچ گاه کسي را که به وي تعلق داشته فراموش نمي کند و هر سال هنگام جشن فروردين به خانه و کاشانه خود برمي گردند ".
هنوز هم در شهر و روستا،مردم پنجشنبه آخر سال به گورستان می روند،به ويژه خانواده هايي که در طول سال عضوي را از دست داده اند. رفتن به زيارتگاه ها و " زيارت اهل قبور "، در پنجشنبه - و نيز، روز پـيش از نوروز و بامداد نخستين روز سال - رسمي عام است. در اين روز، خانواده ها خوراک ( پلو خورش )، نان، حلوا و خرما بر مزار نزديکان مي گذارند و بر مزار تازه گذشتگان شمع، يا چراغ روشن مي کنند. در برخي از شهرهاي ايران، روز پيش از عيد، خانواده هاي عزادار، از خويشان و نزديکان با غذا و حلوا پذيرايي مي کنند و بر سر مزار جمع مي شوند.رسم است که ايرانيان شيعه، در موقع تحويل سال ،به زيارت قبر امامان و امامزادگان مي روند.

خانه تکاني
اصطلاح "خانه تکاني" را بيشتر در مورد شستن، تميز کردن، نو خريدن، تعمير کردن ابزارها، فرش ها، لباس ها، به مناسبت فرا رسيدن نوروز، به کار مي برند. در اين خانه تکاني، که سه تا چهار هفته طول مي کشد، بايستي تمامي وسيله هايي که در خانه است، جا به جا، تميز، تعـمير و معاينه شده و دوباره به جاي خود قرار گيرد. برخي از ابزارهاي سنگين وزن، يا فرش ها، تابلو ها، پرده ها و وسيله هاي ديگر، فقط سالي يک بار، آن هم در خانه تکاني نوروزي، جا به جا و تميز مي شود. در برخي از شهرهاي آذربايجان نخستين چهارشنبه ماه اسفند ( چهارشنبه موله) به شستن و تميز کردن فرش هاي خانه اختصاص دارد.

کاشتن سبزه

اسفند ماه، ماه پاياني زمستان، هنگام کاشتن دانه و غله است.
کاشتن "سبزه عيد" به صورت نمادين و شگون، از روزگاران کهن، در همه خانه ها و در بين همه خانواده ها مرسوم است.
در ايران کهن، "بـيست و پنج روز پيش از نوروز، در ميدان شهر، دوازده ستون از خشت خام بر پا مي شد، بر ستوني گندم، برستوني جو و به ترتيب، برنج، باقلا، کاجيله ( گياهي است از تيره مرکبات،که ساقه آن به 50 سانـتي متر است)، ارزن، ذرت، لوبـيا، نخود، کنجد، عدس و ماش مي کاشتـند و در ششمين روز فروردين، با سرود و ترنم و شادي، اين سبزه ها را مي کندند و براي فرخندگي به هر سو مي پراکندند ". و ابوريحان نقـل مي کند که:"اين رسم در ايرانيان پايدار ماند که روز نوروز در کنار خانه هفت صنف از غلات در هفت اسطوانه بکارند و از رويـيدن اين غلات، به خوبي و بدي زراعت و حاصل ساليانه حدس بزنند".
امروز، در همه خانه ها رسم است که ده روز يا دو هفته پيش از نوروز، در ظرف هاي کوچک و بزرگ، کاسه، بشقاب، پشت کوزه و ... دانه هايي چون گندم، عدس، ماش و ... مي کارند. موقع تحويل سال و روي سفره "هفت سين" بايستي سبزه بگذارند. در برخي از شهرهاي آذربايجان، سومين چهارشنبه به خيس کردن و کاشتن گندم و عدس براي سبزه هاي نوروزي اختصاص دارد. اين سبزه ها را در خانواده ها تا روز سيزده نگه داشته، و در اين روز زماني که براي " سيزده بدر " از خانه بـيرون مي روند، در آب روان مي اندازند.

سفره ای باهفت سين
رسم و باوري کهن است که همه اعضاي خانواده در موقع تحويل سال ( لحظه ورود خورشيد به برج حمل ) در خانه و کاشانه خود در کنار سفره هفت سين گرد آيند.بر سفره سفيد رنگ هفت سين، از جمله، هفت رويـيدني خوراکي است که با حرف " س " آغاز مي شود، و نماد و شگوني از فراواني رويـيدني ها و فراورده هاي کشاورزي است بر سفره هفت سین؛سيب، سبزه، سنجد، سماق، سير، سرکه، سمنو و مانند اين ها قرار می گیرد.افزون بر آن آينه، شمع، ظرفي شير، ظرفي آب که نارنج در آن است، تخم مرغ رنگ کرده، تخم مرغي روي آينه، ماهي قرمز، نان، سبزي، گلاب، گل، سنبل، سکه و کتاب ديني ( مسلمانان قرآن و زرتشتيان اوستا و ... ) نيز زينت بخش سفره هفت سين است. اين سفره در بيشتر خانه ها تا روز سيزده گسترده است.
در برخي از نوشته ها از سفره هفت شين (هفت رويـيدني که با حرف شين آغاز مي شود) سخن رفته و آن را رسمي کهن تر دانسته اند. در ريشه يابي واژه هفت سين نظرهاي ديگري چون هفت چين ( هفت رويـيدني از کشتزار چيده شده ) و هفت سيني از فراورده هاي کشاورزي نيز بيان شده است.

لباس تازه برای بیرون کردن کهنگی

پوشيدن لباس نو در آيـين هاي نوروزي، رسمي همگاني است. تهيه لباس، براي سال تحويل، فقير و غني را به خود مشغـول مي دارد. در جامعه سنتي توجه به تهيدستان و زيردستان براي تهيه لباس نوروزي - به ويژه براي کودکان - رسمي در حد الزام بود. خلعـت دادن پادشاهان و اميران در جشن نوروز، براي نو پوشاندن کارگزاران و زير دستان بود. ابوريحان بـيروني مي نويسد : " رسم ملوک خراسان اين است که در اين موسم به سپاهيان خود لباس بهاري و تابستاني مي دهند ". مورخان و شاعران از خلعـت بخشيدن هاي نوروزي فراوان ياد کرده اند. و براي اين باور است که در وقف نامهً حاجي شفيع ابريشمي زنجاني آمده است :هر سال شب هاي عيد نوروز پنجاه دست لباس دخترانه و پنجاه دست لباس پسرانه، همراه کفش و جوراب از عوايد موقوفه تهيه و به اطفال يتيم تحويل شود.
سفرنامه نويسان دوره صفويه و قاجاريه، در شرح و وصف جشن هاي نوروزي، از لباس هاي فاخر مردم فراوان ياد کرده اند. خريد لباس نو و برخي وسيله هاي فرسوده اي که به مناسبت نوروز نياز به "نو" ساختن دارد، رقم عمده هزينه هاي فصلي - و گاه سالانه - خانواده ها را تشکيل مي دهد. بسياري از خانواده ها که در سوگ يکي از نزديکان لباس سياه پوشيده اند، به مناسبت نوروز، به ويژه هنگام تحويل سال ، لباسي ديگر مي ـپوشند.کساني که به هر علت لباس نو ندارند، مي کوشند هر قدر هم اندک - جوراب، پيراهن - در هنگام سال تحويل، نو بـپوشند.
در گذشته که فروشگاه ها و بازارهاي فروش لباس دوخته نبود و مردم دوختن لباس خود را به خياط ها سفارش مي دادند، نوبت هاي دوخت و کار شبانه روزي خياطان يکي ازدشواري هاي خانواده ها بود.
اين باور کهن را در نوشته ها، توصيه ها و توصيف هاي نوروزي، همواره مي بـينيم که : از طبـيعت پـيروي کنيم، از درختان ياد بگيريم و با آمدن بهار، لباس نو بـپوشيم، که شگون شادماني و آرامش است.

خوردنی ها
در کتاب ها و سند هاي تاريخي و ادبي کهن، به ندرت از خوراکي هايي که ويژه جشن نوروز (يا جشن هاي ديگر) باشد سخن رفته است. نويسندگان و مورخان بحث از"خوردني " ها را، شايد، پـيش پا افتاده، نازيبا و يا بديهي مي دانستند. در کتاب هاي قرن چهارم به بعـد، شرح و وصف هاي دقيق، به شعر و نثر، درباره نوروز و مهرگان و جشن ها و آيـين هاي ديگر کم نيست، ولي از نوع و ويژگي خوراک هاي جشن ها، نه در دستگاه پادشاهان و اميران و نه در خانه هاي عامه مردم، سخني نرفته است.
در مقاله ها و پژوهش هايي که در اين هفتاد و پنج ساله اخير درباره نوروز نوشته شده، افزون بر خوردني هاي سفره هفت سين، گاه از غذاهاي ويژه شب پيش از نوروز و شب اول سال، در خانواده هاي سنتي شهرها و منطقه هاي مختلف ياد شده است. خوراکي هايي که با ويژگي هاي اقليمي و نوع فراورده هاي هر منطقه هماهنگي داشت،در عين حال بهترين و کمياب ترين غذاي منطقه بود؛ همه قشرهاي اجتماعي - فقيران نيز – مي کوشند که در اين روزها، براي فراهم آوردن غذاي بهتر، گشاده دستي کنند و به گفته ابوريحان:"اين عيدها، اسبابي است که تنگ روزي فقيران را به زندگي فراخ مبدل مي کند ".
امروز در تهران و برخي شهرهاي مرکزي ايران، سبزي پلو ماهي خوردن در شب نوروز و رشته پلو در روز نوروز رسم است و شايد بتوان گفت که غذاي خاص نوروز در اين منطقه است."پلو"درشهرهاي مرکزي و کويري ايران تا چندي پـيش غذاي جشن ها، غذاي مهماني و نشانه رفاه و ثروتمندي بود. brاين"بهترين"غذا، خوراک خاص همه مردم - فقير و غني - در شب نوروز بود.


استفاده از اين خبر فقط با ذكر نام شمال نيوز مجاز مي باشد .
ایمیل مستقیم :‌ info@shomalnews.com
شماره پیامک : 5000592323
 
working();

ارسال نظر :
پاسخ به :





نام : پست الکترونیک :
حاصل عبارت روبرو را وارد نمایید :
 
working();

« صفحه اصلي | درباره ما | آرشيو | جستجو | پيوند ها | تماس با ما »
هرگونه نقل و نشر مطالب با ذكر نام شمال نيوز آزاد مي باشد

سامانه آموزش آنلاین ویندی
Page created in 0.073 seconds.